((و من برگشتم با پاهایی که مال من نبود و سمت سایه تری میخواست برود آنجا دراز شود))
برچسب : برگشتم, نویسنده : khiseaftab بازدید : 44
خم شود از بار منت پشت من
لحظه غروب...برچسب : هیچ, نویسنده : khiseaftab بازدید : 56
برچسب : نویسنده : khiseaftab بازدید : 61
................
.....
..
.چرا؟
پی نوشت
چله نشین چیزی که سزاست میشوم و چه زیباست شمایل دوست
برچسب : نویسنده : khiseaftab بازدید : 50
برچسب : نویسنده : khiseaftab بازدید : 54
حسی نیامده رها شد،بی شعر
شعور هم نداشتم
وگرنه می بوسیدم
خیره به ماه این روزها
کفن سپیدی که نپوشید،
وقت سپیدی دل
خوب که نیستم، نبودم
دستی که از دل دراز شد
حالا شکسته است
کاسه بارانی آسمان
باید گوش می سپردم و می ماندم
آن عصر سر به هوا
نه به نگاه کسی، نه به حرف آسمان
به همان نسیم زیر درختان؛ همین دل تو
که بس است، همین خنکا بس است.
سحرگاه 24 ام تیر 90- کرچ-
لحظه غروب...برچسب : نویسنده : khiseaftab بازدید : 53
برچسب : نویسنده : khiseaftab بازدید : 44
برچسب : نویسنده : khiseaftab بازدید : 41